نهادهای مالی
الف- نهادهای بازار پول:
بانک مرکزی و دیگر واسطههای مالی بانکی از قبیل، بانکهای تجاری و مؤسسات اعتباری غیربانکی از مهمترین نهادهای بازار پول به شمار میآیند. در کنار این واسطههای مالی، شرکتهای تجاری، دولت و مؤسسات دولتی، صندوقهای سرمایهگذاری، کارگزاران و معاملهگران و در نهایت سرمایهگذاران نیز نقش مهمی در این بازار ایفا میکنند.
وظایف اصلی بانک مرکزی عبارتنداز:
1) بانکداری دولت
دولت نیاز دارد که وجوه خود را در حسابی در بانک حفظ نماید، تا بتواند در مواقع نیاز از آن استفاده نماید. دولت وجوه خود را به بانک مرکزی میسپارد و همانند افراد حقیقی، وجوه و مبالغ مورد نیاز خود را از طریق استقراض از بانک و یا فروش اوراق بهادار به بانک مرکزی بهدست میآورد.
2) کارگزار دولت
بانک مرکزی انواع خدمات را به عنوان کارگزار دولت انجام میدهد. خزانهداری در بسیاری از کشورهای غربی بخشی از وظایف تجاری خود را از طریق بانک مرکزی انجام میدهد، همچنین بانک مرکزی انتقال سفارشات مهم دولت را برعهده دارد. تسعیر و یا بازخرید بدهی دولت و انتشار و خرید مجدد اوراق خزانه به عهدة بانک مرکزی است. بانک مرکزی همچنین خدمات کارگزاری ویژه را برای دولت انجام میدهد. این خدمات ویژه، پرداختها و موافقتهای تجارت بینالمللی را شکل داده و حسابهای بانکی جداگانهای برای چنین اهدافی در نظر میگیرد. بانک همچنین به عنوان کارگزار دولت در زمان کنترل ارز عمل میکند.
3) بانکداری بانکهای تجاری
بانک تجاری بخشی از پول خود را به بانک مرکزی میسپارد و در مواقع نیاز از آن پول قرض میگیرد. بانک مرکزی سپردههای آنان را قبول کرده و وجوه آنها را به بانکهای دیگر انتقال میدهد. بنابراین بانکهای تجاری دارای حساب جاری شده و امکان قرضدهی به بانکهای دیگر برای آنها بهوجود میآید. همانگونه که یک بانک معمولی چنین وظیفهای در قبال مشتریانش دارد.
4) آخرین وامدهنده
بانکهای تجاری به هنگام نیاز و ضرورت از بانک مرکزی وام دریافت میکنند. در اینگونه موارد بانک مرکزی به عنوان آخرین وامدهنده شناخته میشود. قدرت اعتباری بانک مرکزی اسلحة قدرتمند آن است که براساس آن جریان پول و فعالیتهای اعتباری بانکهای تجاری را تنظیم میکند. به هر حال وظیفة تنزیل مجدد و همچنین اطلاق آخرین وامدهنده به بانک مرکزی نشأت گرفته از قدرت انحصاری چاپ اسکناس است. اصطلاح تنزیل مجدد به معنای صدور برات تجاری است، زیرا بانک باید تمامی براتهای تجاری را که توسط بانکهای تجاری و یا هر نهاد مالی دیگر فروخته شده جمع نماید تا احتیاجات موقت به پول نقد را پاسخ گوید. براتهای ارزی انتقال یافته به بانک به عنوان ذخیرهنقدی درجة دوم برای بانک مرکزی محسوب میگردند. هدف تحقیقی تنزیل مجدد برای بانک مرکزی آن است که هیچ معاملة معتبر و لازمی محدود نشده و یا از رده خارج نشود.
5) کنترل و تنظیم عرضة پول
از مهمترین وظایف بانک مرکزی کنترل و تنظیم عرضة پول است که به روشهای زیر صورت میپذیرد.
الف ) کنترل چاپ پول: میزان پول در گردش در بسیاری از کشورها توسط بانک مرکزی تعیین میگردد. بانک قدرت زیادی برای کنترل پول در زمان کاهش عرضه نسبت به تقاضا، از طریق افزایش عرضة آن دارد تا عرضة پول با تقاضای آن مطابقت یابد.
ب ) تنظیم فعالیتهای بانکهای تجاری از طریق تغییر در نرخ ذخیرة قانونی: بانک مرکزی براساس احتیاجات اقتصاد کشور بانک تجاری را ملزم مینماید تا ذخایر نقدی مناسب با تقاضای طبیعی نگهداری نماید. افزایش در ذخیرة قانونی بانکهای تجاری را مجبور به کاهش اعتبارات میسازد.
ج ) عملیات بازار باز: این سیاست نیز از مهمترین ابزار کنترلی عرضة پول بهویژه در کشورهای غربی محسوب میگردد. بانک مرکزی قادر است از طریق خرید و فروش اوراق بهادار دولتی و حتی غیردولتی و نیز براتهای ارزی میزان پول در گردش را تحت کنترل درآورده و آن را افزایش یا کاهش دهد.
د ) مجموعه ابزارهای فوق: بانک مرکزی میتواند عرضة پول و اعتبار را از طریق انتخاب مجموعهای از ابزارهای فوق تحت کنترل درآورد.
ه ) در نهایت بانک مرکزی میتواند دستورات مستقیم به بانکهای تجاری و سایر بنگاههای مالی داده و حجم پول و اعتبار جاری را کنترل نماید.
6) انجام مبادلات مالی بینالمللی
آخرین وظیفهای که برای بانک مرکزی در نظر گرفته میشود بحث مربوط به مبادلات مالی بینالمللی است. همه دریافتها و پرداختهای تجارت خارجی باید توسط بانک مرکزی صورت گیرد. به عبارت بهتر همه فعالیتهای مالی با کشورهای خارجی از طریق بانک مرکزی صورت میگیرد.
بانکهای تجاری که بزرگترین گروه نهادهای فعال در بازار پول هستند، منابع خود را از سپردههای دیداری، پسانداز و مدتدار، گردآوری و با استفاده از آن وام ارایه میکنند. به بیان دیگر، وظیفة اصلی بانکهای تجاری تجهیز و تخصیص منابع مالی است. خلق پول از طریق سپردههای جدید؛ پیشنهاد ابزارهای پرداخت برای خرید کالا و خدمات؛ عرضة خدمات مالی بینالمللی شامل تضمین اعتبارات واردات مربوط به شرکتها، اعطای وام به دولتهای خارجی و شرکتهای چند ملیتی، ارائة اطلاعات و آگاهیهای لازم در رابطه با فرصتهای سرمایهگذاری خارجی و بازارهای خارجی به مشتریان خود و خرید و فروش اسناد خارجی برای مشتریان؛ و ارائة خدمات مربوط به سرمایهگذاری از جمله دیگر خدماتی است که توسط بانکهای تجاری ارائه میشود.
مؤسسات اعتباری غیربانکی یکی دیگر از نهادهای فعال در بازار پول به شمار میآیند. این مؤسسات از طریق جذب سپردههای غیردیداری، اخذ تسهیلات و استفاده از سایر ابزارهای مالی به تجهیز منابع مبادرت مینمایند و این منابع را به اعطای تسهیلات اعتباری اختصاص داده یا به هر نحو دیگری به تشخیص بانک مرکزی، واسطة بین عرضهکنندگان و متقاضیان منابع مالی خواهند بود. مؤسسات اعتباری غیربانکی قدرت خلق پول ندارند و این، مهمترین وجه تمایز این مؤسسات با بانکهای تجاری است.
ب - نهادهای بازار سرمایه
در یک تقسیمبندی کلی، مهمترین نهادهایی که در بازار سرمایه فعالیت میکنند به نهادهای خودتنظیمگر، واسطههای بازار و سایر فعالان بازار سرمایه به شرح زیر طبقهبندی میشوند:
الف ) نهادهای خودتنظیمگر
مهمترین ویژگی نهادهای خودتنظیمگر، برخورداری این نهادها از استانداردهای حرفهای و اخلاقی است. این ویژگی باعث میشود، برخی از وظایف نظارتی مقام ناظر بر بازار سرمایه به این نهادها تفویض شود.
به بیان دیگر، نهادهای خودتنظیمگر مجازند برای حسن انجام وظایف و تنظیم فعالیتهای حرفهای خود، ضوابط و استانداردهای حرفهای و انضباطی لازم را وضع و اجرا نمایند. مهمترین نهادها یا سازمانهای خودتنظیمگر عبارتند از:
بورسهای اوراق بهادار
بورس اوراق بهادار از جمله مهمترین نهادهای خودتنظیمگر فعال در بازار دست دوم اوراق بهادار به شمار میآید. وظیفة اصلی بورس اوراق بهادار، فراهم آوردن بازاری شفاف و منصفانه برای دادوستد اوراق بهادار پذیرفته شده و همچنین سیستمی مناسب برای نظارت بر جریان دادوستد، عملیات بازار و فعالیت اعضای آن است. در این راستا، یک بورس اوراق بهادار بهطور متعارف، مسؤولیتهای زیر را برعهده خواهد داشت:
1) تصمیمگیری دربارة پذیرش یا لغو پذیرش اعضا شامل کارگزاران، معاملهگران، بازارگردانان و مشاوران و مدیران سرمایهگذاری
2) تصمیمگیری دربارة پذیرش یا لغو پذیرش ابزارهای مالی قابل دادوستد در بورس اعم از سهام، ابزارهای بدهی و ابزارهای مشتق
3) فراهم آوردن یک سیستم دادوستد مناسب و کارآمد
4) فراهم آوردن یک سیستم مناسب و کارآمد برای تسویه و پایاپای دادوستد
5) فراهم آوردن یک سیستم مناسب برای نظارت بر جریان دادوستد، عملیات بازار و فعالیت اعضا
6) فراهم آوردن امکانات و تسهیلات لازم برای توزیع و انتشار اطلاعات مربوط به دادوستد و نیز سایر اطلاعات لازم برای تصمیمگیری دربارة دادوستد اوراق بهادار
بورس کالا
بورسهای کالا، نهادهای سازمان یافتهاند که به منظور دادوستد کالا تشکیل میشوند. خرید و فروش کالاها در بورسهای کالا به دو صورت انجام میشود. متقاضیان میتوانند در قالب بازار نقدی یا بازار آتی به خرید و فروش کالاها بپردازند. در بازار نقدی، کالاها بهطور واقعی و فیزیکی در قیمتهایی که خریداران و فروشندگان بر روی آنها توافق کردهاند، دادوستد میشوند. بازار آتی متفاوت از بازار نقدی است. در بازار آتی، قراردادهای آتی و نه خود کالاها، توسط واسطههای بازار و از طریق حراج حضوری مورد دادوستد قرار میگیرند. این قراردادها از آن جهت قرارداد آتی نامیده میشوند که براساس آنها تحویل یا دریافت مقدار مشخصی از یک کالای خاص، در یک زمان معین، تضمین میشود.
چنانکه پیشتر بیان شد، نوسانپذیری قیمت کالاها، دلیل اصلی روی آوردن به بازارهای آتی کالاست. این ویژگی در بین کالاهای کشاورزی چشمگیرتر است و بهطور عمده از عوامل مؤثر بر عرضة این کالاها به خصوص تغییرات آب و هوایی ناشی میشود. بورسهای آتی از طریق ارتباط بین کسانی که میخواهند برای گریز از ریسک ناشی از ناپایداری قیمت کالاها، دادوستد تأمینی انجام دهند و کسانی که با بهکارگرفتن سرمایة خود در این بازارها و پذیرش ریسک، انتظار کسب سود دارند، امکان دادوستد تأمینی برای کنترل ریسک نوسان قیمت کالاها را فراهم میآورند. از اینرو، انتقال ریسک و توزیع آن بین اجزای بازار از مهمترین کارکردهای این بازارها به شمار میآید.
"کشف قیمت" یعنی گردآوری و آشکار نمودن اطلاعاتی در مورد قیمتهای آتی کالاها، از دیگر کارکردهای بازار آتی است. از آنجاکه براساس قراردادهای آتی، خریداران و فروشندگان توافق میکنند که کالای معین را در زمان معینی در آینده، براساس قیمتی که اکنون تعیین میشود، تحویل دهند یا تحویل گیرند، رابطهای بین قیمت قرارداد آتی و قیمت نقدی مورد انتظار در آینده ایجاد خواهد شد که این توسط بازیگران بازار آتی تعیین میشود. پیشبینی این قیمتها در تصمیمگیریهای مربوط به سرمایهگذاریها مؤثر خواهد بود.
مؤسسات سپردهگذاری و نگهداری اوراق بهادار
این مؤسسات با هدف نگهداری اوراق بهادار و انتقال مالکیت اوراق بدون انتقال فیزیکی آن، از طریق انتقال اوراق از یک حساب به حساب دیگر، و بهطورکلی تسهیل و تسریع دادوستد در بازار اوراق بهادار ایجاد شدهاند.
ایجاد مؤسسات سپردهگذاری و نگهداری اوراق بهادار، با توجه به گسترش چشمگیر بازارهای مالی و رشد حجم دادوستد در بورسهای اوراق بهادار، امری اجتنابناپذیر بوده و باعث کاهش خطرات مربوط به تأخیر در تحویل، گم شدن، سرقت و جعل اوراق بهادار و صرفهجویی در وقت و هزینة نقل و انتقال اوراق شده و به افزایش کارایی تسویه و پایاپای و انتقال اوراق بهادار کمک میکند.
ب ) واسطههای بازار
واسطههای بازار به عنوان نهادهای اجرایی و عملیاتی بازار اوراق بهادار؛ تمامی فعالیتهای مربوط به عرضة اولیة اوراق و تضمین فروش آنها، مدیریت پرتفوی، انجام سفارشهای خرید و فروش مشتریان، مشاوره و امور مربوط به تهیه، پردازش و انتشار اطلاعات دادوستد اوراق بهادار و تنظیم عرضه و تقاضای اوراق بهادار در بازار را انجام میدهند. برخی از مهمترین واسطههای بازار را میتوان به صورت زیر برشمرد:
شرکتهای تأمین سرمایه (بانکهای سرمایهگذاری)
این مؤسسات که در بازار اولیه فعالیت میکنند، قیمتگذاری، بازاریابی و فروش اوراق بهادار شرکتها را در انتشار اولیه از طریق عرضة عمومی یا خصوصی بر عهده دارند. مؤسسات مزبور، گاه براساس قرارداد متعهد میشوند که بخشی از اوراق بهادار شرکت را که فروش نرفته است، خریداری نمایند.
کارگزاران
اشخاصی هستند که به عنوان واسطه بین خریداران و فروشندگان به دادوستد اوراق بهادار میپردازند. کارگزاران به عنوان نماینده مشتری و به حساب مشتری، در مقابل دریافت کارمزد، به خرید و فروش اوراق بهادار میپردازند.
معاملهگران
معاملهگران، واسطههای مالی هستند که به حساب خود اوراق بهادار میخرند و از موجودی سهام خود به مشتریان میفروشند یا اوراق بهادار آنها را خریداری میکنند. معاملهگران کارمزد دریافت نمیکنند بلکه از تفاوت قیمت خرید و فروش اوراق بهادار سود میبرند.
مشاوران سرمایهگذاری
مشاوران سرمایهگذاری نهادهایی هستند که به اشخاص یا نهادهای دیگر در زمینة ارزشگذاری اوراق بهادار، سرمایهگذاری در اوراق بهادار و تهیة سبد سرمایهگذاری مشاوره میدهند.
بازارگردانان
بازارگردانان از نهادهای مهم فعال در بورسهای اوراق بهاداراند که با داشتن توان مالی و تخصص لازم، مسؤولیت حفظ بازاری منظم و مداوم برای سهام خاصی را عهدهدار میشوند. در واقع بازارگردان با خرید و فروش سهام، به مقابله با عدم تعادلهای موقت میپردازد و میکوشد تا عرضه و تقاضا را متعادل سازد. به عبارت دیگر بازارگردان گاه در نقش خریدار، در مواردی که سهم خاص و موردنظر خریدار ندارد و گاه در نقش فروشنده، چنانچه سهم خاصی فروشنده نداشته ولی خریداران بالقوهای دارد، در بازار فعالیت میکند. بازارگردان میتواند به عنوان یک کارگزار برای سفارشدهندگان خرید و فروش سهام را " با استفاده از دفاتر خود که در آن سفارش خرید و فروش اوراق بهادار با قیمتهای معین پیشنهادی ثبت شده است " انجام دهد یا به عنوان یک معاملهگر، اوراق بهادار تعیین شده را برای موجودی خود معامله کند.
شرکتهای سرمایهگذاری
شرکتهای سرمایهگذاری از جمله واسطههای مالی هستند که کارکرد اصلی آنها مدیریت تخصصی سرمایهگذاری در بازار اوراق بهادار است، اگر چه انواع متعددی از شرکتهای سرمایهگذاری با کارکردهای مختلف وجود دارند، اما شرکتهای فعال در بورسهای اوراق بهادار بهطور معمول با هدف مدیریت پرتفوی وارد بورس میشوند. این شرکتها با فروش اوراق سرمایهگذاری خود به عموم، وجوه به دست آمده را در ترکیب متنوعی از اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند و به نمایندگی از دارندگان اوراق به ادارة آن میپردازند.
ج ) سایر فعالان بازار سرمایه
علاوه بر نهادها و مؤسسات فوق، نهادهای دیگری با وظایف و کارکردهای خاص در بازار سرمایه فعالیت میکنند که مهمترین آن عبارتند از:
مؤسسات رتبهبندی خطر و اعتبار
کارکرد اصلی این مؤسسات، رتبهبندی اوراق بدهی شرکتها با توجه به ریسک عدم بازپرداخت یا ورشکستگی است. این مؤسسات با انجام تحلیل مالی، ارزیابی مدیریت، تحلیل صنعت و بررسی احتمال عدم پرداخت بهره یا سود و بازپرداخت اصل سرمایه، نوع و شرایط تعهدات، حفاظت داراییها به هنگام ورشکستگی، سازماندهی مجدد و سایر مسایل قانونی و وجود ضمانت و بیمه به رتبهبندی اوراق بدهی شرکتها میپردازند. مؤسسات مزبور با رتبهبندی اوراق بدهی با تعهدات ثابت، به سرمایهگذاران کمک میکنند تا چشمانداز پرداخت سقف تعهد شده مورد نظر را با توجه به ریسک عدم بازپرداخت یا ورشکستگی ارزیابی کنند.
پردازشگران حرفهای اطلاعات یا فروشندگان حرفهای اطلاعات
فعالیت عمدة اینگونه مؤسسات، گردآوری و پردازش اطلاعات به منظور اتخاذ تصمیم در زمینة سرمایهگذاری در اوراق بهادار است.
منبع: http://www.irbourse.com